روشهای مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل و ارزشیابی اوراق بهادار شامل دو روش بنیادی و تکنیکال میباشد. در روش بنیادی با استفاده از اطلاعات موجود در صورت های مالی شرکتها و با در نظر گرفتن فضای اقتصاد کلان، وضعیت جهانی صنعت مربوطه، عرضه و تقاضای موجود و شرایط تجاری شرکت، و با استفاده از روش های مبتنی بر تنزیل جریانات نقدی(DDM)، روش های مبتنی بر جریان نقدی آزاد(FCF)، ارزش جایگزینی و روش های نسبی از جمله P/E و P/S و بر اساس EPS کارشناسی شده، اقدام به ارزشگذاری و تحلیل شرکت ها میشود . در روش تکنیکال با استفاده از روند قیمتی گذشته، روند قیمتی آینده سهم پیش بینی می شود و سعی بر آن است که نقاط ورود و خروج مناسب برای سرمایه گذاری انتخاب شود. در نهایت با در نظر گرفتن جمیع شرایط بنیادی و تکنیکال و هم چنین وضعیت تابلوی سهم، حجم معاملاتی و سایر موارد با اهمیت، تصمیمات سرمایه گذاری اخذ میشود.
همانطور که انتظار میرود در تحلیل بنیادی، ارزشگذاری مقدم بر اتخاذ موقعیت خرید یا فروش اوراق بهادار بهشمار میرود. در شرکت سبدگردان اندیشه صبا از روشهای مختلفی جهت ارزشگذاری اوراق بهادار استفاده می شود. این روشها عبارتند از:
1.رویکرد ارزشگذاری بر اساس داراییها: در این رویکرد ارزش داراییهای مورد ارزشیابی بر اساس ارزشهای جاری (روز) برآورد میشوند. در ارزشیابی بر اساس داراییها میتوان از دو تکنیک استفاده نمود. تکنیک اول تعیین ارزش انحلال است. ارزش انحلال ارزشی است که بتوان در بازار مجموعهای از داراییها یا كل شرکت را به ارزش روز و منصفانه به فروش رساند بهشرط آنکه خریدار نیز بتواند بهای کل معامله را نقداً یا از طریق سایر روشهایی که بهسرعت قابلتبدیل بهنقد باشد خریداری نماید روش دیگر ارزش جایگزینی داراییها یا کل شرکت است. ارزش جایگزینی بهایی است که برای خرید مجدد داراییهای موجود یا جایگزینی با داراییهای مشابه پرداخت میشوند.
2.رویکرد تنزیل جریانات نقدی آتی: در این رویکرد، از طریق تنزیل جریانهای نقد مورد انتظار (برای کل شرکت با سهامداران) با نرخ تنزیل مناسب ارزش شرکت تعیین میگردد. روشهای ارزشیابی بر اساس تنزیل جریانهای نقدی بسیار متنوع هستند و تعیین ارزش از این طریق با روشهای گوناگونی انجام میشود. این روشها با توجه به شیوه محاسبه جریانات نقد آتی و نرخ تنزيل متناسب با آن تقسیمبندی میشوند. بهعنوانمثال برای محاسبه جریانات نقد آتی میتوان از سود نقدی تقسیمی و با از جریانات نقد دیگر نظیر جریانات نقد آزاد شرکت (FCFF) و با جریانات نقد آزاد حقوق صاحبان سهام (FCFE) بهره گرفت، متناسب با نوع جریانات نقد، نرخ تنزیل مناسب نیز به مدل اضافه میشود. یکی دیگر از مفروضات این مدلها که البته میتوان آن را در زیرمجموعه پیشبینی جریانات نقدی نیز به شمار آورد، پیشبینی نرخ رشد جریانات نقدی آتی است که میتواند بر اساس مفروضات رشد شرکت بهصورت رشد ثابت، رشد دومرحلهای، رشد سه مرحلهای و در یک طبقه کلی بهصورت رشد n مرحلهای در نظر گرفته شود.
3.رویکرد مقایسهای بر اساس نسبتها: در این رویکرد با محاسبه نسبتهایی نظیر قیمت به سود (P/E) ارزش دفتری به ارزش بازار (B/M)، ارزش بازار به فروش (P/S)، ارزش بازار به ظرفیت و... و مقایسه این نسبتها با گذشته شرکت و یا صنعت، ارزش شرکت به دست میآید.
4.ارزشگذاری اقتضایی: در این روش با استفاده از ارزشگذاری اختیارات واقعی، ارزش شرکت مشخص میگردد. مدلهای اقتضایی بر اساس سناریوهای متفاوت و پیشامدهای محتمل بکار گرفته میشوند. در شرایط گوناگون گزینههایی وجود دارند که در آنها این اختیار برای اخذ تصمیم سرمایهگذاری در آینده جهت تأخیر یا گسترش سرمایهگذاری و حتی استفاده از انعطافپذیری مالی بهمنظور اجرای طرحهای آتی وجود دارد. بهعنوانمثال اگر بتوانید از اختیار تأخیر در تصمیمگیری مالی استفاده نمایید و ذخایر قابل بهرهبرداری را پس از تأخیر زمانی دلخواه بهرهبرداری نمایید، این ذخایر دارای ارزش و امتیازاتی خواهند بود که بایستی برآورد گردند. برخی از اختیارات واقعی در شرکتهای نوپا و تازه تأسیس دارای صرف ریسک قابلملاحظهای است که مورد هدف بسیاری از معامله گران قرار دارد (همانند اختيار توسعه) و یا اینکه بسیاری از سرمایهگذاران ارزش اختیار توقف (انحلال) شرکتهایی را که دارای بحران مالی هستند را برآورد کرده و صرف ریسک آنها را ارزشیابی میکنند. مدلهای اقتضایی اینگونه مسائل را بهتر ارزشیابی میکنند.
با مقایسه نرخ بازدهی تا سررسید (YTM) و یا نرخ بازدهی ساده اوراق بهادار با درآمد ثابت با یکدیگر و یا با نرخ سود بازار، اقدام به خریدوفروش این اوراق میگردد. لازم به ذکر است که هرچند تاکنون موارد بااهمیتی از نکول ناشرین اوراق بهادار با درآمد ثابت پذیرفتهشده در بورس یا فرابورس مشاهده نشده است، اما همواره این ریسک میبایست موردتوجه قرار گیرد. ریسک سرمایهگذاری مجدد نیز ازجمله ریسکهایی است که میبایست در خریدوفروش اوراق بهادار با درآمد ثابت موردتوجه قرار داده شود.
در بازار سرمایه ایران در شرایط کنونی تنها اختیار معامله، مورد دادوستد قرار میگیرد. برای ارزشگذاری این اختیارات از مدل بلک شولز و مدل درخت دوجملهای استفاده میشود لازم به ذکر است که در بازارهای مالی عوامل بسیار زیادی ممکن است قیمت اوراق بهادار را تحت تأثیر خود قرار دهند، ازجمله این عوامل میتوان به متغیرهایی نظیر نقدشوندگی، اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، ریسک سیستماتیک بازار، اهرم مالی شرکت، ویژگیهای معاملاتی اوراق بهادار (نظير حجم و ارزش معاملات، نسبتهای خریدوفروش و ...)، افزایش سرمایه و ... اشاره نمود که بر اساس ادبیات مالی، هرکدام از این عوامل میتواند در پیشبینی قیمت آتی اوراق بهادار مؤثر باشد؛ بنابراین تقسیمبندی جامعومانعی از روشهای ارزشگذاری و پیشبینی قیمت اوراق بهادار عملاً مقدور نمیباشد و در شرکت سرمایهگذاری هامون صبا نیز برای شناسایی اوراق بهاداری که ارزش واقعی بیشتری نسبت به قیمت بازار خود دارند. از جمیع روشها و رابطههای فوق استفاده میشود.
شرکت سبدگردان اندیشهصبا در جهت نگهداری سبدی پویا و کسب بازدهی مناسب و متناسب با ریسک، همواره در جهت اصلاح و تجدیدنظر در ترکیب پرتفوی گام برمیدارد. از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر تغییرات ترکیب پرتفوی سبدها، میتوان به موارد زیر اشاره نمود: